از امام صادق علیه السلام روایت شده : شیطان به هفت آسمان بالا مى رفت و اخبار آسمانها را مى شنید. هنگامى که حضرت عیسى علیه السلام زاده شد او را از سه آسمان باز داشتند و تا چهار آسمان بیشتر بالا نمى رفت . وقتى حضرت رسول صلى الله علیه و آله متولد شد. او را از همه آسمانها منع کردند، و شیاطین را با تیرهاى شهاب از رفتن به آسمان ها راندند. قریش گفتند: باید عمر دنیا به سر آمده و هنگام قیامت
باشد که اهل کتاب مى گفتند و ما مى شنیدیم ! عمرو بن امیه که داناترین مرد عرب جاهلیت بود، گفت : بنگرید اگر ستاره هاى معروفى که مردم به وسیله آنها هدایت مى شوند و به واسطه آنها زمستان و تابستان را ارزیابى مى کنید، اگر یکى از آنها بیفتد، بدانید وقت آن است که همه اهل دنیا نابود مى شوند و اگر آنها به حال خود هستند و ستاره هاى دیگرى ظاهر شده پس باید منتظر حادثه اى غیر از این باشید.
نیز امام صادق علیه السلام فرمود: در آن شب ، شیطان در میان اولاد خود فریاد زد تا همه دور او جمع شدند. گفت :اى سید و بزرگ ما چه چیز تو را این قدر آشفته کرده است ؟
گفت : واى بر شما، از آغاز شب تا کنون احوال آسمانها را دگرگون مى یابم . باید حادثه عظیمى در زمین رخ داده باشد، از زمانى که عیسى علیه السلام به آسمان بالا رفت مانند آن واقع نشده است !
بروید بگردید و جست و جو کنید که چه رخداد مهمى شده است ؟ رفتند و همه جا را گشتند. برگشتند و گفتند: چیزى نیافتیم . آن ملعون گفت : به دست آوردن این خبر کار من است . آن گاه در زمین به کاوش پرداخت . تمام دنیا را زیر پا گذاشت تا به حرم رسید، دید ملائک اطراف حرم را گرفته اند، خواست به حرم رود که ملائک بر او بانگ زدند، او برگشت .
مانند گنجشک ، کوچک شد و مى خواست از جانب کوه حرا داخل شود، گفتند اى ملعون ! برگرد.
گفت :اى جبرئیل ! یک حرف از تو سؤال مى کنم ، بگو امشب چه خبر مهمى واقع شده است ؟
جبرئیل گفت : محمد صلى الله علیه و آله که بهترین پیامبران خداست امشب متولد شد. پرسید: آیا مرا در او بهره اى هست ؟ جبرئیل گفت : خیر، پرسید: آیا در امت او بهره اى دارم ؟ گفت : بلى ، شیطان گفت : راضى شدم (525)
هنگام ولادت آن حضرت ، شیطان را به زنجیر بستند و چهل روز او را در قلعه اى زندانى نموند، تخت او را چهل روز در آب شناور کردند، بت ها همه سرنگون شدند و صداى واویلا از شیطان بلند شد.(526)